شفاعت در آیات ـ روایات و مباحث کلامی
1ـ مقدمه
شفاعت علیرغم اینکه ریشه در عقاید دینی دارد در اقوام و ملل مختلفی که حتی به هیچیک از ادیان آسمانی ایمان نداشتهاند نیز رسوخ کرده است و بیشتر جنبه اخلاقی مأخوذ از اعتقاد به جهان دیگر داشته است. اقوام و ملل ـ اعم از بت پرستان و غیره ـ معتقد بودند که زندگی آخرت نوعی از حیات دنیوی است که قانون اسباب و مسببات مادی و طبیعی در آن حاکم است، لذا انواع قربانیها و هدایا را به خدایان خود تقدیم میداشتند تا از گناهان آنها صرفنظر کرده و یا در احتیاجات آنها را کمک کنند و یا آنها را وسیله شفاعت خود قرار میدهند.
آنها « فداء» یا «بدلی» برای جریم خود تهیه میکردند و یا از اشخاص و اسلحه استمداد میجستند. از این رو، زیور آلات و اسلحه را با مردگان خود دفن میکردند تا شاید از آنها استفاده یا به وسیله آن از خود دفاع کنند. حتی برخی از کنیزان را برای انس با میت و یا برخی از شجاعان را برای کمک به او همراه میت دفن میکردند، که البته قرآن کریم تمام این عقاید را غلط و باطل دانسته ولی اصل شفاعت را انکار نکرده است.
یکی از مزایایی که خدای متعال به مؤمنان، اختصاص داده این است که اگر مؤمن، ایمان خودش را تا هنگام مرگ حفظ کند که باعث سلب توفیق و سوء عقاب و سرانجام، شک و تردید یا انکار و جحود نشود، و خلاصه در یک جمله "اگر با ایمان از دار دنیا برود" به عذاب ابدی مبتلا نخواهد شد و جهنم برایش ابدی نخواهد بود و گناهان کوچکش به واسطه اجتناب و دوری از گناهان کبیره، بخشوده شده و گناهان بزرگش به وسیله توبه کامل و مورد قبولپروردگارش، آمرزیده میشود، و اگر موفق به چنین توبهای نشد، تحمل گرفتاریها و مصائب دنیا بار گناهانش را سبک میکند و سختیهای برزخ و مواقف آغازین رستاخیز ناخالصی هایش را میزداید و اگر باز هم از آلودگیهای گناهان پاک نشد به وسیله شفاعت ـ که مظهر تجلی بزرگترین و فراگیرترین رحمت الهی در اولیاء خدا به ویژه رسول اکرم و اهل بیت کرامش (علیهم الصلوة والسلام) میباشد ـ از عذاب دوزخ نجات خواهد یافت1. بر حسب روایات فراوان "مقام محمود" که در قرآن کریم به رسول اکرم(ص) وعده داده شده همین مقام شفاعت است2، و نیز آیه شریفه "و لسوف یعطیک ربّک فترض(سوره ضحی، آیه5.)؛ و همانا پروردگارت "آنقدر" به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی." اشاره به آمرزش الهی است که به واسطه شفاعت آن حضرت شامل حال کسانی که استحقاق دارند میشود.
بنابراین، بزرگترین و نهاییترین امید مؤمنان گنه کار، شفاعت است، ولی در عین حال نباید از "مکر الهی" ایمن شوند و باید همیشه بیمناک باشند که مبادا کاری از آنها سر زده باشد یا سر بزند که موجب سوء عاقبت و سلب ایمان، در هنگام مرگ گردد و مبادا علاقه به امور دنیوی به حدّی در دلش رسوخ یابد که "العیاذ بالله" با بغض خدای متعال از این جهان برود بدان جهت که میبیند اوست که به وسیله مرگ، بین او و محبوبها و معشوقها جدایی میافکند.
شفاعت با توجه به دیدگاههای مختلف به تقسیم بندیهای مختلف ، تقسیم می شود ، بعضی آن را به فقهی و کلامی و دیگری آن را به غلط و صحیح و بعضی آن را به تکوینی و تشریحی و عده ای آن را به دنیوی و اخروی تقسیم نموده اند .
2ـ معنای لغوی و اصطلاحی شفاعت
« شفاعت که از ریشة « شفع » به معنای « جفت » گرفته شده ، مصدر ثلاثی مجرد می باشد و در محاورات عرفی بدین معنی به کار می رود که شخص آبرومندی از بزرگی بخواهد که از کیفر مجرمی بگذرد یا بر پاداش خدمتگزاری بیفزاید و شاید نکتهی استعمال در این موارد ، این باشد که شخص مجرم به تنهایی استحقاق بخشودگی را ندارد یا شخص خدمتگزار به تنهایی استحقاق افزایش پاداش را ندارد ولی ضمیمه شدن و جفت شدن در خواست « شفیع » با خواست مجرم ، چنین استحقاقی را برای وی پدید می آورد .»3 شفاعت در اصطلاح متکلمین عبارت است از : « رسیدن رحمت ومغفرت خدای سبحان از طریق اولیائش بویژه رسول اکرم « صلی الله علیه و آله و سلم » و اهل بیت گرامی اش « علیهم السلام » به انسانهای مؤمنی که در دنیا مرتکب معصیت شده اند به شرط آنکه با ایمان از دنیا بروند . علاوه بر شفاعت مصطلح ، شفاعت تکوینی به معنای تأثیر دعای پیامبر در جلب مغفرت الهی به بندگان نیز داریم که این دو شفاعت در یک رتبه می باشند ؛ پس استغفار برای گنهکاران در همین دنیا نیز نوعی شفاعت است.»4 با دقت در معنی لغوی و اصطلاحی شفاعت در می یابیم که : در معنای لغوی شفاعت ، علاوه بر میانجیگری جهت برداشتن کیفر ، میانجیگری جهت افزایش پاداش نیز بیان شده است ؛ اما در معنای اصطلاحی شفاعت ، شفاعت کردن تنها برای برداشتن کیفر است . البته در این وساطت برای دفع ضرر از کسی باید سه طرف وجود داشته باشند: الف) شفاعت، ب) شفاعت شونده، ج) شفاعت کننده
3ـ انواع شفاعت
صاحب کتاب محاضرات فی الالهیات شفاعت را به دونوع تقسیم میکند مطلق ومحدود :5 شفاعت مطلق بدین معناست که ؛ گناهکار در دنیا هر عملی را مرتکب شده و در قیامت ، خواستار شفاعت شافعان می شود؛ این نوع از شفاعت در منطق عقل و وحی ، رد شده است . در نقطه مقابل شفاعت مطلق، شفاعت محدود قرار دارد که ، برای پذیرش آن ، شروطی مقرر شده است مانند :
1ـ اجازه پروردگار به شفاعت 2ـ ایمان شفاعت شونده به خدا و پیامبران و روز رستاخیز و آنچه خدا بر پیامبرانش نازل فرموده است که این ایمان را تا پایان عمر حفظ کند . این نوع از شفاعت ، در عقل و وحی ، پسندیده است . در واقع ، بیان انواع شفاعت ، به معترضین شفاعت که معتقدند : این مسأله باعث جرأت در گناهکاران و مجرمین می شود ، بدین صورت پاسخ می دهد که : جرأت بر گناه لازمه شفاعت مطلق است که رد شده نه شفاعت محدود که مورد پذیرش است .
4ـ هدف از تشریع شفاعت
غرض از تشریع شفاعت ، زنده کردن روح امید در گناهکاران می باشد ؛ وقتی شخص گناهکاری به خاطر گناهانش از درگاه الهی مأیوس گردد و به این نتیجه برسد که دیگر امیدی برای رهائی از عذاب الهی ندارد بیشتر در منجلاب فساد و تباهی فرو می رود ؛ ولی هنگامی که گنهکار بر این باور باشد ، اگر در قیامت جزء محرومین از شفاعت نباشد اولیاء خدا در حق او شفاعت میکنند و امیدوار به فضل الهی باشد در دنیا تمام کوشش خود را به کار می برد تا زندگی اش را منطبق بر مشمولین شفاعت کند.
اثر شفاعت ، ریخته شدن گناهان و برداشتن عقاب است و در اصطلاح شرعی و مذهبی شفاعت درآن جا مطرح میشود که شخصی در نزد خداوند برای دیگری طلب مغفرت و آمرزش نماید و یا بخواهد عقابی که در اثر گناه متوجه نفس گنهکار شده از او برداشته شود و یا تخفیف یابد. در این حال، شخص گنهکار، شفاعت شونده و ذات مقدس پروردگار پذیرنده شفاعت خواهد بود. شفاعت به معنای مذکور از مسلّمات دین مبین اسلام به شمار میرود و در این زمینه علاوه بر آیات متعدد قرآنی، روایات فراوانی از طریق شیعه و سنّی از رسولاکرم(ص) نقل گردیده است. شاید به جرأت بتوان گفت که از همه ائمه معصومین در زمینه شفاعت روایت داریم و این روایات هرگونه ابهام و شک و تردیدی را در زمینه شفاعت از بین میبرد و موجبات یقین را برای حقیقت جویان با انصاف فراهم میسازد.
در موارد متعارف علت این که کسی شفاعت شفیعی را میپذیرد این است که میترسد اگر نپذیرد شفاعت کننده رنجیده میشود و رنجش خاطر وی موجب محرومیت از لذت مؤانست و خدمت و یا حتی موجب ضرری از ناحیه شفیع گردد. مشرکانی که آفریدگار جهان را دارای اوصاف انسانی و از جمله نیاز به انس با همسر و ندیمان و کمک یاران و همکاران و یا ترس از انبازان و همتایان میپنداشتند برای جلب توجه خدای بزرگ یا مصونیّت از خشم وی دست به دامن خدایان پنداری میزدند و به پرستش فرشتگان و جنّیان و کرنش در برابر بتها و تندیسها پرداخته و میگفتند: "هؤلاء شفعائنا عند الله( سوره یونس،18)؛ اینان شفیعان ما نزد الله هستند"و نیز میگفتند: "ما نعبدهم الاّ لیقربونا الی الله زُلف(سوره زمر، آیه3)؛ اینان را پرستش نمیکنیم؛ جز به این منظور که قرب و منزلتی برای ما نزد الله تحصیل کنند. قرآن کریم نیز در مقام ردّ چنین پندارهای جاهلانهای میفرماید: "لیس لها من دون الله ولیٌّ و لا شفی (سوره انعام، آیه7)؛ ولی باید توجه داشت که نفی چنین شفیعان و چنین شفاعتی به معنای نفی مطلق شفاعت نیست و در خود قرآن کریم آیاتی داریم که "شفاعت باذن الله" را اثبات و شرایط شفیعان و نیز شرایط کسانی که مشمول شفاعت واقع میشوند را بیان فرموده است. وانگهی پذیرفته شدن شفاعت شفیعان مأذون از طرف خدای متعال، به واسطه ترس یا نیاز به ایشان نیست، بلکه راهی است که خود او برای کسانی که کمترین لیاقت دریافت رحمت ابدی را دارند گشوده و برای آن، شرایط و ضوابطی تعیین فرموده است. در حقیقت فرق بین اعتقاد به شفاعت صحیح و شفاعت شرکآمیز، همان فرق بین اعتقاد به ولایت و تدبیر استقلالی است که در مباحث خداشناسی بیان میشود.
واژه شفاعت گاهی به معنای وسیعتری به کار میرود و شامل ظهور هر تأثیر خیری در انسان به وسیله دیگری میشود و چنان که پدر و مادر نسبت به فرزندان و گاهی بالعکس، یا آموزگاران و ارشادگران نسبت به شاگردانشان و حتی مؤذن نسبت به کسانی که با صدای اذان او به یاد نماز افتاده و به مسجد رفتهاند شفاعت میکنند، و در حقیقت، همان اثر خیری که در دنیا داشتهاند، به صورت شفاعت و دستگیری در قیامت ظاهر میشود. نکته دیگر این که استغفار برای گنهکاران در همین دنیا نیز نوعی شفاعت است و حتی دعا کردن برای دیگران و درخواست قضای حوائجشان از خدای متعال نیز در حقیقت از قبیل "شفاعت عندالله" به شمار میرود، زیرا همگی اینها وساطت نزد خدای متعال برای رساندن خیری به شخصی دیگر یا دفع شری از اوست.
اینک به ذکر و ترجمه برخی از آیات و روایات کوتاه که در این زمینه وجود دارد میپردازیم:
5ـ شفاعت درآیاتی از قرآن کریم
"مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِه؛ کیست که در نزد خداوند برای دیگران شفاعت کند مگر به اذن او؟" بقره/ آیه255
"مَا مِن شَفِیعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ؛ شفیعی نیست مگر پس از اذن او". یونس/ آیه3
"یَوْمَئِذٍ لا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلا ؛ در آن روز (قیامت) شفاعت هیچ کس سودی نبخشد جز آن کس که خدای رحمن به او رخصت شفاعت داده و سخنش مورد پسند او گردیده است." طه/ آیه109.
"لا یَمْلِکُونَ الشَّفَاعَةَ إِلا مَنِ اتَّخَذَ عِند الرَّحْمَنِ عَهْدًا؛ در قیامت هیچ کس مالک شفاعت نمیباشد مگر کسی که [به پرستش حق] از خدای متعال عهد [نامه توحید کامل[ دریافته است". مریم/ آیه87.
"وَلا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضَی وَهُم مِّنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ؛و هرگز آن مقرّبان درگاه الهی از احدی جز آن کس که خدا از او راضی است شفاعت نمیکنند و آنها دائما از خوف قهر خدا هراسانند." انبیاء/ آیه28
6ـ شفاعت در روایات اهل سنت و تشیع
همان طور که گفته شد در زمینه شفاعت هم از طریق اهل سنّت و هم از طریق شیعه اخبار فراوانی به دست ما رسیده است. نخست به ذکر چند روایت که از طریق اهل سنّت از پیامبر اکرم(ص) رسیده است میپردازیم و سپس اخبار شیعه را در زمینه شفاعت بررسی میکنیم.
6ـ1ـ اخبار اهل سنت
قال رسول الله(ص): "شفاعتی نائلة ان شاء الله من مات و لا یشرک بالله شیئا؛ از شفاعت من ـ اگر خداوند بخواهد ـ آن کس برخوردار خواهد شد که بمیرد در حالی که هیچ گونه شائبه شرکی نسبت به خداوند در دلش نباشد."
قال رسول الله(ص): "قوله تعالی: عسی ان یبعثک ربّک مقاما محمودا( اسراء/ آیه79.)؛ هو المقام الذی اشفع لامتی فیه؛ منظور از "مقام محمود" در آنجا که خداوند میفرماید: "امید است که خداوند تو را برای مقام محمود برگزیند" مقامی است که من در آن برای امتم شفاعت میکنم". قال رسول الله(ص): "یشفع یوم القیامة الانبیاء ثم العلماء ثم الشهداء؛ در آن روز نخست انبیاء، پس از آن علما و سپس شهداء، گنهکاران را شفاعت میکنند".
6ـ2ـ اخبار شیعه
قال رسول الله(ص): "ثلاثة یشفعون الی الله فیشَّفعون: الانبیاء، ثم العلماء ثم الشهداء؛ سه گروهند که در نزد خداوند برای گنهکاران شفاعت میکنند و شفاعتشان مورد قبول واقع میشود: نخست انبیا، سپس علما، پس از آن شهداء".
قال رسول الله(ص): "انما شفاعتی لاهل الکبائر من امتی؛ شفاعت من فقط برای کسانی از امتم میباشد که مرتکب گناهان کبیره شدهاند." قال امیرالمؤمنین(ع): "لنا شفاعة و لاهل مودّتنا شفاعة؛ امیرالمؤمنین (در ضمن حدیثی) فرمودند: برای ما و نیز برای اهل مودّت و دوستی ما حق شفاعت وجود دارد." قال الصادق(ع): "من انکر ثلاثة اشیاء فلیس من شیعتنا، المعراج والمسألة فی القبر والشفاعة؛ امام صادق(ع) فرمودند: هر کس منکر سه چیز شود از شیعیان ما محسوب نمیشود: معراج پیامبر، سؤال در قبر و مسئله شفاعت." قال الصادق(ع): "نمجّد ربّنا، و نصلّی علی نبیّنا، و نشفع لشیعتنا فلایردّنا ربّنا؛ امام صادق(ع) فرمود: ما پروردگارمان را تمجید میکنیم و بر پیامبرمان درود و سلام میفرستیم، و برای شیعیانمان شفاعت میکنیم، و خداوند نیز درخواست ما را ردّ نمیکند."
قال الرضا(ع): "من کذب بشفاعة رسول الله(ص) لم تنله؛ هر کس شفاعت رسول خدا(ص) را تکذیب نماید مشمول آن نخواهد شد.
با توجه به آیات متعدد قرآنی و روایات فراوانی که از شیعه و اهل سنت در زمینه شفاعت وجود دارد، انکار و تشکیک در آن هرگز برای اهل تحقیق و انصاف ممکن نیست.
7ـ جمع بندی روایات در باب شفاعت
آن چه از روایات در این جا ذکر گردید، تعداد کمی از روایات متعددی است که در زمینه شفاعت به معنای گسترده آن به ما رسیده است. ما در این جا برای رعایت اختصار از ذکر بقیه روایات این باب که در کتب احادیث آمده است خودداری میکنیم و با جمع بندی جامع از مجموع روایات به دست آمده، معانی گوناگون و اصطلاح "شفاعت" در لسان شرع را نیز بیان میکنیم: به طور کلی میتوان این روایات را به سه دسته تقسیم کرد:
دسته اوّل: روایاتی است که شفاعت را به پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت شان، مؤمنین و یا گروههای خاص دیگر مثل انبیا، علما و شهدا نسبت میدهند و در بعضی از روایات آمده است که همسایه نیز درباره همسایه شفاعت میکند.
دسته دوم: روایاتی است که شفاعت را به بعضی از اعمال نسبت میدهند. به عنوان مثال در روایتی شفاعت به "رحم و امانتداری" نسبت داده شده است.
دسته سوم: روایاتی است که مفادشان این است که همه مردم (ظاهرا بدون استثناء) در قیامت نیازمند شفاعت پیامبر اکرم(ص) میباشند.
اگر بخواهیم معنای عام و جامعی برای شفاعت با توجه به گونههای مختلف آن ارائه دهیم، بهتر این است که بگوییم: "شفاعت همان واسطه شدن در درگاه الهی است" و این گروهها، اشخاص و یا افعالی که در روایات به عنوان "شفیع" مطرح میشوند، هر یک به نوبه خود مجرایی از مجاری فیض باری تعالی هستند و وسائط و کانالهای جریان لطف و رحمت خداوندی به شمار میروند یعنی همان گونه که هر یک از فیوضات الهی سبب و مجرای خاصی دارد، فیض شفاعت الهی نیز سبب و کانال خاصی دارد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
رتبه برتر مقالات همایش دیدگاههای علوم قرآن آیت الله فاضل لنکرانی
درخواست های شب قدر
چرا شب قدر را احیا می گیریم ؟
نامگذاری شب قدر
فضیلت شب قدر
پیشینه تاریخی شب قدر
از حسین آموختیم
غم مخور
میانمار کجاست چرا قتل عام می شوند ؟
جهاد کبیر
اتمام نعمت
بیانات مقام معظم رهبری درباره حماسه 9 دی سال 88
سیزده آبان روز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا
غدیریه
[همه عناوین(140)][عناوین آرشیوشده]